Rise of the Tomb Raider 20 Year Celebration v1.0.1026.0
از نظر open world بودن قطعا بازی Rise of the Tomb Raider 20 Year Celebration در حد بازیهایی مانند اساسینز کرید یا ویچر۳ نیست اما در حد و اندازههای خودش بسیار خوب به نظر میرسد. بازی بسیار سنگین شروع میشود. منظورم از سنگین این است که از زرق و برقهای بازیهای امروزی کاملا پرهیز میکند. شروع بازی اصلا طوفانی نیست اما ایدهی خوبی به شما میدهد که در ادامه قرار است چه اتفاقی بیفتد. بازی در مورد «بقا»ست و از اول تا آخرش هم این تم را حفظ میکند. لارا کرافت از همان اولین لحظهای که در بازی میبینیدش با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند تا آخرین لحظات بازی که در میان آتش و یخ از برج کیتژ بالا میرود. این حس و حال به لطف روند بازی و قدرت گرافیکی آن به خوبی به مخاطب منتقل میشود و جزو نقاط قوت بازی به شمار میآید.
روند بازی Rise of the Tomb Raider را میتوان به دو بخش اکشتاف و بقا دستهبندی کرد. مجموعهی توم ریدر اصولا بر مبنای «اکتشاف» استوار است و به همین دلیل تلاش بیشتری روی این بخش صرف شده. کارهایی که در هنگام اکتشاف انجام میدهید شامل گشت و گذار در اطراف نقشهها، جمع آوری دهها آیتم مختلف که در گوشه و کنار مخفی شدهاند، پیدا کردن و حل معماهای مقبرههای باستانی میشود. برای این منظور همان سیستم سکوبازی بسیار روان و بینقصی که در توم ریدر سال ۲۰۱۳ معرفی شد به این شماره منتقل شده و تقریبا هیچ تغییری ندارد. البته اضافه شدن قابلیت ساختن سکو توسط تیرهای کمان که در یک سوم پایانی بازی به شما داده میشود واقعا سکوبازی را بهتر از قبل میکند.
مهمترین ایرادی که به شمارهی قبلی وارد میکردند این بود که مقبرههایاش بیش از حد خوب و کم تعداد بودند. این ایراد در این شماره همچنان پابرجاست، چون مقبرهها بسیار بسیار بهتر هستند و باز هم آرزو میکنید که کاش بازیسازها مقبرههای بیشتری برای کشف و ماجراجویی برایتان طراحی میکردند. هر کدام از مقبرهها طراحی منحصر به فردی دارد که با یک معمای معمولا فیزیک محور همراه است. کشف راز مقبرهها برای ادامهی بازی الزامی نیست اما ارتقاهایی که پس از تمام کردن مقبرهها گیرتان میآید ارزشاش را دارد. جدا از بحث ارتقاها، زیباترین و به یادماندنی ترین لحظاتی که در بازی تجربه می کنید در همین مقبره ها هستند.
اولین باری که وارد یک نقشهی بزرگ در بازی Rise of the Tomb Raider میشوید یک خصوصیت جدید به شدت خودنمایی میکند: امکان گرفتن ماموریتهای جانبی از کاراکترهای فرعی قصه. گرچه در مراحل بالاتر تعداد این کاراکترهای فرعی زیاد نمیشود اما ماموریتهای جانبی بهانهی بسیار خوبی برای گشت و گذار بیشتر در نقشهها به شما میدهند. نقشههای بازی و آیتمهای قابل جمعآوری آنقدر خوب هستند که حتی پس از تمام شدن بخش داستانی باز هم تمایل دارید به مراحل قبلی برگردید و هر چیزی که در نقشه جا مانده را پیدا کنید.